سایت بهاربیست

قالب وبلاگ

می توان.... - ثانیه های آخر ....
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ثانیه های آخر ....

می توان.... یکشنبه 88/4/14 ساعت 10:50 عصر

می توان سالهای طولانی
در سراپرده ی سکوت و خیال
بی خبر از هرآنچه می دانی
ماند در فکر یک امید محال

می شود سالهای سرگردان
روی امواج سرد اقیانوس
برسرتکه سنگ های گران
نقش زردی کشید از فانوس

می توان بی گمان و بی تردید
ذوب شد در تمام ثانیه ها
با همه شور و شوق و بیم و امید
رفت تا انتهای آینه ها

می شود عاشقانه تنها زیست
زیر یک سایبان خشک سپید
یا شبی بی بهانه سیر گریست
مثل مرغی کز آشیانه پرید

می توان سالها مسافر بود
درخم و پیچ جاده های جنوب
به امید نگاه آخر تو
آن نگاه عمیق?زیبا?خوب.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط: هیچکس


    خانه
    مدیریت
    پست الکترونیک
    شناسنامه
     RSS 
     Atom 



    :: کل بازدیدها ::
    54187


    :: بازدیدهای امروز ::
    67


    :: بازدیدهای دیروز ::
    38



    :: درباره من ::

    ثانیه های آخر ....

    مدیر وبلاگ : هیچکس[67]
    نویسندگان وبلاگ :
    سودا (@)[41]


    به نام تنها آشفتگان دیار سرنوشت تقدیم به تمامی آنانی که هنوز هم تکه ای از آسمان در چشمانشان جرعه ای از دریا در دستانشان و تجسمی زیبا از خاطره ایثار گل های سرخ در معبد ارغوانی دلهایشان به یادگار مانده است. نخستین چکه ناودان یک احساس را در قالب کلامی از جنس تنفس باغچه معصوم یاس به روی حجم سفید یک دفتر میریزم و آن را با لحجه همه پروانه صفتهای این گیتی بی انتها به آستان نیلوفری تمامی دلهای زلال هدیه میکنم. در پناه خالق نیلوفرها مهربان و شکیبا بمانید

    :: لینک به وبلاگ ::

    ثانیه های آخر ....


    :: دسته بندی یادداشت ها::

    تولد .


    :: آرشیو ::

    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388


    :: لوگوی دوستان من ::




    :: خبرنامه ::